سبد خرید :
مشاهده سبد خرید

تئوری سوسک برای موفقیت در توسعه‌ی شخصی و بازار!

13 بهمن 1399

162

0

سوسک یه موجودِ چندش آور و کثیفی است که حتی دیدنش هم حالِ خیلی‌ها را بد می‌کند. اما جالب است که همین جناب سوسک یادگیرنده‌ترین، سرسخت‌ترین و منعطف‌ترین موجود دنیا است! از چه نظر!؟ الآن متوجه می‌شوید. چون از زمان دایناسورها تا امروز در تمام شرایط سخت دوام آورده و خودش را با شرایط محیطِ اطرافش سازگار و منعطف کرده است. علاوه بر این، همین موجودِ زشت، ۲ تئوری علمی هم به نام تئوری سوسک ثبت کرده است! با مایندینو همراه باشید تا باهم از این رمز و رازهای عجیب ولی واقعی در صنعت موفقیت سر دربیاوریم!

تئوری سوسک برای رشد شخصی!

                                                         “Cockroach Theory for self development”

یک قضیه جالب در این رابطه وجود دارد که درباره‌ی ساندار پیچای (SundarPichai) است. این فرد، یک مهندس و مدیر اجرایی هندی در زمینه‌ی فناوری اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت گوگل و به جای لری پیج انتخاب شد!

این داستان را ساندار در سخنرانی خودش برای گوگل I/O بیان کرده است و تئوری سوسک برای توسعه شخصی از همینجا سرچشمه می‌گیرد:

”یک روز در یک رستوران، یک سوسکِ بالدار یکدفعه می‌پرد در هوا و روی یک خانومی می‌نشیند! این خانم از شدت ترس شٌکه می‌شود و شروع به فریاد زدن می‌کند! وحشت زده بلند می‌شود و سعی ‌می‌کند با پریدن و تکان دادن دست‌هایش سوسک را از خودش دور کند! واکنش این خانم مٌسری بود و آدهای دیگر هم که سر همان میز بودند وحشت زده می‌شوند! خلاصه چشمتان روز بد نبیند! بالاخره آن خانم با هزار مکافات و جیغ و داد موفق می‌شود سوسک را از خودش دور کند!

اولین تئوری سوسک

 حالا سوسک پر می‌زند و روی یک خانم دیگر که همان نزدیکی بود می‌نشیند. حالا نوبت این بنده خدا و افراد نزدیکش می‌شود که همین حرکات موزون را تکرار کنند! از قضا بالاخره پیشخدمت با سرعت به سمت آنها می‎‌آید تا کمک کند. بخاطر واکنش‌های خانم دوم، این بار سوسک پر می‌زند و روی لباس پیشخدمت می‌نشیند!

پیشخدمت محکم می‌ایستد و رفتار سوسک روی لباسش را نگاه می‌کند! زمانی که مطمئن می‌شود همه چیز آرام است؛ سوسک را با انگشتانش می‌گیرد و بیرون از رستوران پرت می‌کند!

ساندار پیچای ادامه داد: در حالی‌که قهوه‌ام را مزه مزه می‌کردم؛ شاهد این جریان بودم و همان لحظه ذهنم درگیر این موضوع شد که آیا واقعاً جناب سوسک باعث این رفتار هیستریک و این همه بی‌نظمی شده بود؟! اگه اینطور بود، چرا پس آن پیشخدمت آنطوری جوگیر نشد و دست و پا نزد؟! چرا با یک شکل ایده‌آل به آرامی این مسئله را حل کرد، بدون آنکه آشفتگی و بی‌نظمی ایجاد کند!؟

عدم کنترل فردی

بعد از اینکه یه مقدار عمیق فکر کردم متوجه شدم این سوسک نبود که باعث این همه ناآرامی و ناراحتی خانم‌ها شده بود؛ بلکه عدم‌توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود! من فهمیدم این فریادهای پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که باعث ناراحتی من می‌شود؛ بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائله است که من را ناراحت می‌کند!

پاسخ مناسب

درواقع این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت می‌کند؛ این ناتوانی من در برخورد با این پدیده ‌است که موجب ناراحتی‌ام می‌شود. من متوجه شدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه درستش این است که باید پاسخ صحیح داد! همانطور که دیدیم آن دو خانم خیلی سریع به اتفاقی که افتاد واکنش نشان دادند؛ در حالیکه پیشخدمت پاسخ درست داد!

یادمان باشد که واکنش‌ها همیشه غریزی هستند؛ در حالی‌ که پاسخ‌ها همراه با تفکر و صبر هستند.

تئوری سوسک برای توسعه شخصی

این موضوع یک مفهوم خیلی مهم در فهم زندگی است. آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگی‌اش درست است. به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است.

پایه‌های سعادت انسان

اما این قضیه، یک تصویری ساده از حقیقتی عمیق هم دارد که آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانی در باب حکمت زندگی بیان می‌کند. شوپنهاور معتقد است که سعادت انسان بر سه پایه استوار است؛

✔ آنچه هستیم!

✔ چیزی که داریم!

✔ موردی که می‌نمائیم!
(آن چیزی که دیگران درباره ما تصور می‌کنند.)

اینجا عامل اول، یعنی آنچه هستیم، بسیار بسیار مهم‌تر از دوتا عامل دیگر است. جهان هر کس به شیوه تفکر خودش بستگی دارد، نه به اتفاقات پیرامونش. به گفته شوپنهاور هر واقعیتی که شناخته و ادراک می‌شود از تعامل دو نیمه ذهنی و عینی تشکیل شده است. در نتیجه اگر نیمه‌ی ذهن (آنچه هستیم) خالی باشد، نیمه‌ی عینی(جهان بیرونی) هر چقدر هم که عالی باشه بازم بد و زشت است! برای همین است که معمولاً اشخاصی که در ظاهر همه چیز دارند، اکثر اوقات ملول، بی‌حوصله، بی‌هدف و ناراضی هستند!

همانطور که هر شخص در محدوده‌ی پوست بدنِ خودش است، از محدوده شعور خودش هم فراتر نمی‌رود  فقط در این محدوده زندگی می‌کند!

۲. تئوری سوسک در بازار و کسب‌وکار!

خیلی‌ها باور دارند که اگه سوسکی را یک جایی دیدید، بدانید که تعداد زیادی از این موجودات بیریخت در همان نزدیک پنهان شدند و شما آنها را نمی‌بینید!

تئوری سوسک

دقیقاً عین همین موضوع در بازار (بخصوص بازار سرمایه و بورس)، کسب و کارها، استارت‌آپ‌ها و سازمان‌ها وجود دارد. گفته می‌شود که اگر خبر بدی درباره سازمانی منتشر بشود، باز هم منتظر خبرهای بد بعدی باید باشید! این موضوع می‌تواند به خاطر پیوستگیِ عوامل بیرون و درونِ سازمان و روابطِ علت و معلولیِ بین عناصر و متغییر ها باشد!
بنابراین در زمان شنیدن خبر بد، باید برای اتفاقات بدِ زنجیره‌ای که می‌تواند در آینده برای سازمان یا بازار بیفتد آماده باشیم! مثل اتفاقاتی که در سال ۱۹۹۷ یا ۲۰۰۸ در رابطه با بحران‌های مالی در مقیاس جهانی داشتیم!

بازار سرمایه

مشابه همین اتفاق زمانی در بازار سهام می‌افتد که وقتی سرمایه گذارها خبرهای بدی در مورد یک شرکت می‌شنودند؛ یک دفعه درباره کل صنعتی که آن شرکت دارد مشکوک می‌شوند! همانطور اگر این موضوع ادامه دار باشد، ممکن است به مرور زمان در مورد صنایع مجاور و در نهایت به کل بازار سرمایه بدبین بشوند. دقیقاً مشابه اتفاقی که در بورس تهران می‌افتد.

نوسانات نرخ ارز

چرا راه دور بریم!؟ همین نوسانات اخیر نرخ ارز! همه‌ی ما دیدیم که در این مدت بخاطر اینکه فقط شنیده بودیم دلار دارد می‌رود بالا، خیلی‌ها سرخود از خودشون قیمت‌های فضایی می‌دادند! قبول داریم که تغییرات نرخ ارز 100% تاثیرش را در همه موارد می‌گذارد ولی این موضوع درست نیست که برای مثال بدون توجه به واقعیت‌ها، شواهد، عقل و منطق بیاییم برای اجناس و خدماتی که ارائه می‌دهیم، قیمت‌های الکی و سرسام‌آور تعیین کنیم!

مولانا

شاعر

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست، از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی.

با همه‌ این تفاصیل تا اینجا متوجه شدیم که تمام این موضوعات به نوعی مرتبط با تئوری سوسک هستند. درنهایت امیدوارم با درنظر گرفتن مطالب این آموزش بتوانیم زندگی بهتری برای خودمان و عزیزانمان بسازیم.

مایندینو؛ اندیشه‌ای نو!

همونطور که گفته شد مهم‌ترین عامل برای احساس خوشبختی، سعادت و موفقیت در زندگی، عامل درونی یا همان شخصیت و نحوه تفکر ما است. در نبودِ شخصیتِ خردمند و قوی، دارایی‌ها و جایگاه‌های اجتماعی همگی بی‌فایده و باعث سقوط هستند. بنابراین ما هم باید تمرکزمان را بیشتر در توسعه شخصی خودمان قرار بدهیم.

سپاس از اینکه تا پایان این مقاله‌ی آموزشی با مایندینو همراه بودید. امیدواریم که توانسته باشیم به شما در جهت تئوری سوسک در کسب‌وکار کمک کرده باشیم.

نظر شما در مورد محتوای مقاله تئوری سوسک در توسعه شخصی و بازار چیه؟! دشما هم در مورد هر کدوم از این دو تئوری تجربه‌ای دارید؟ چه ایده‌ای در این زمینه دارید؟

(لطفاً دانسته‌ها و تجربه‌های خود را در این زمینه برای ما در قسمت نظرات بنویسید.)

لینک کوتاه :

نظرات :

دیدگاهتان را بنویسید

فیلدهای ضروری ستاره گذاری شده اند. ایمیل شما منتشر نخواهد شد...

دیدگاه شما : *

نام شما : *

ایمیل شما : *

هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود ندارد

مایندینو، اندیشه ای نو!