127
0
آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفتهاید که بخواهید با کسی صحبت کنید یا حرف دلتان را برایش بزنید؟ طرف مقابل چه کاری برای شما انجام داده است؟ ایا در شرایطی قرار گرفتهاید که بتوانید خود را به جای شخصی قرار دهید و او را درک کنید؟ از مهارت همدلی یا امپاتی چه میدانید؟
به طور کلی همدلی یکی از تواناییهای هیجانی مهم است که نشانهها و نمودهای آن از اوایل کودکی آغاز میشود و نقش اساسی در زندگی اجتماعی ایفا میکند.در این مقاله قصد داریم شما را با مهارت امپاتی یا همدلی بیشتر آشنا کنیم و بگوییم با کسب این مهارت تا چه اندازه میتوانید دنیای خود را با دیگران زیبا کنید. پس با این مقاله مایندینو همراه باشید.
محمود دولتآبادی
نویسنده معروف ایرانی
همدلی و همزبانی حُسن بزرگی است. تو برای همدل و همزبان خود لازم نیست همه چیز را بگویی تا او اندکی از تو را بفهمد. بلکه کافی است اندکی بر زبان بیاوری تا او همهی تو را دریابد!
مهارت امپاتی یا همدلی چیست؟
اگر فکر می کنید کلمه “همدلی” را همه جا میشنوید، حق با شماست. اکنون این کلمه بر روی زبان دانشمندان و رهبران تجارت، کارشناسان آموزش و فعالان سیاسی است. اما یک سوال حیاتی وجود دارد که تعداد کمی از مردم می پرسند: چگونه می توانم توانایی همدلی خودم را گسترش دهیم؟ این مهارت فقط راهی برای گسترش مرزهای جهان اخلاقی شما نیست. طبق تحقیقات جدید، این عادتی است که میتوانیم برای بهبود کیفیت زندگی خود ایجاد کنیم.
اما همدلی یا امپاتی چیست؟ لغت امپاتی به معنای یکدلی است. اما در بررسی معنایی و مفهومی امپاتی در واقع خود را به جای دیگران قرار دادن معنا میشود. یعنی اینکه مسائل را از دریچه نگاه دیگران نگاه کنیم. فکر کنیم اگر جای آنها بودیم چه رفتار یا برخوردی داشتیم. این که در مسائل و رویدادهای زندگی بتوانیم خود را به جای دیگران قرار دهیم نوعی مهارت روانشناسی محسوب میشود. کسب این مهارت بسیار از رخداد اختلافها و دعواها جلوگیری میکند و میتواند آرامش را در روابط زنده کند.
برخی از نظرسنجیها نشان میدهد که همدلی در ایالات متحده و جاهای دیگر در حال کاهش است. این کشورها در تلاش هستند که مهارت امپاتی و به جای یکدیگر راه رفتن را از هر سنی به افراد آموزش دهند تا بتوانند به مرور زمان آن را در خود پرورش دهند.
توسعه همدلی
همدلی به ما کمک میکند وقتی میبینیم دیگران مورد آزار و اذیت قرار میگیرند با دیگران همکاری کنیم و به کمک آنها برویم، دوستی برقرار کنیم و تصمیمات اخلاقی بگیریم. انسان از همان نوزادی علائم همدلی را نشان میدهد و این ویژگی از طریق کودکی و نوجوانی به طور پیوسته رشد میکند. هنوز هم، بیشتر افراد احتمالاً احساس همدلی بیشتری نسبت به دیگران دارند و ممکن است نسبت به افراد خارج از خانواده، جامعه، قومیت یا نژادشان همدلی داشته باشند.
چرا همدلی مهم است؟
همدلی به ما کمک میکند تا دیگران را درک کرده و به آنها کمک کنیم. اما مانند سایر صفات، ممکن است با انگیزهای خودخواهانه تکامل یافته باشد. برای مثال ممکن است فردی با ظاهری همدل وارد زندگی ما شود و قصد خود را همدلی یا امپاتی با ما بیان کند اما در حقیقت اینگونه نباشد و با هدفهای دیگری این کار را انجام دهد. اینگونه رفتار ناشایسته آن فرد بسیار برای ما گران تمام خواهد شد.
چگونه کودکان همدلی میکنند؟
نوزادان درک درستی از عملکرد افراد را نشان میدهند و میتوانند قبل از 18 ماهگی بر اساس این تفاهم عمل کنند. از جمله تلاش برای آرامش والدین. استدلال پیشرفتهتر در مورد افکار دیگران در حدود 5 یا 6 سالگی توسعه مییابد. تحقیقات نشان میدهد والدینی که همدلی را ترویج میکنند و بچهها از آنها الگو میگیرند، کودکان همدلتر تربیت میشوند.
عادت افراد همدل
جالب است بدانید که همدلی در دوران کودکی متوقف نمیشود. ما میتوانیم رشد آن را در طول زندگی خود پرورش دهیم و از آن به عنوان یک نیروی بنیادی برای تحول اجتماعی استفاده کنیم. تحقیقات در جامعه شناسی، روانشناسی، تاریخ و سایر علوم در مورد شخصیتهای همدل طی 10 سال گذشته نشان میدهد که چگونه میتوانیم همدلی را به عنوان یک نگرش و بخشی از زندگی روزمره خود قرار دهیم و در نتیجه زندگی همه اطرافیانمان را بهبود ببخشیم. در اینجا شش عادت افراد بسیار همدل بیان میشود:
عادت 1 امپاتی ، نسبت به غریبه ها کنجکاوی کنید!
افراد بسیار همدل نسبت به غریبهها کنجکاوی سیری ناپذیری دارند. آنها حس کنجکاوی طبیعی که همه ما از بچگی داشتیم را حفظ کردهایم. برای مثال؛ با کسی که در اتوبوس نشسته است صحبت خواهند کرد. آنها افراد دیگر را جالبتر از خود میدانند، اما با احترام به صحبت و همزبان شدن با آنها میپردازند و حواسشان هست که کنجکاوری را با دخالت اشتباه نگیرند.
وقتی با کنجکاوی با دنیای پیرامون خود صحبت کنیم، زندگی و جهانبینی متفاوتی پیدا خواهیم کرد و حس همدلی خود را گسترش خواهیم داد. کنجکاوی برای ما نیز خوب است. در واقع میتوان کنجکاوی را به عنوان یک قدرت کلیدی در شخصیت معرفی کرد که میتواند رضایت از زندگی را افزایش دهد. درواقع یک درمان مفید برای تنهایی مزمن است که از هر سه آمریکایی حدود یک نفر را درگیر خود میکند.
پرورش کنجکاوی بیش از یک گپ مختصر درباره آب و هوا نیاز دارد. ما هر روز با افراد غریبهای روبرو میشویم، مانند کارمند جدیدی که همیشه ناهار خود را به تنهایی میخورد. چالش مکالمه هر هفته با یک غریبه را برای خود تعیین کنید. تمام آنچه که نیاز دارد شجاعت است.
عادت 2، تعصبات را به چالش بکشید و اشتراکات را کشف کنید!
همه ما در مورد دیگران فرضیاتی داریم و معمولا از برچسبهای جمعی استفاده میکنیم. این باعث میشود فردیت آنها را مشخص نکنیم. پیشداوریها و تعصبات باعث میشود افراد را همانگونه که هستند نبینیم و صرفا آنها را به قومیت یا نژادشان ربط دهیم.
عادت 3 امپاتی ، زندگی شخص دیگری را امتحان کنید!
آیا شما فکر میکنید یخ نوردی و پرواز با هواپیما از ورزشهای سختی هستند؟ سپس شما باید همدلی تجربی را تجربه کنید. چالش هیجانانگیز و جذاب این است که خود را به صورت تجربی جای دیگران قرار دهید. در واقع شما با تجربه مستقیم زندگی دیگران همدلی را در خود ارتقا دهید.
جورج اورول الگویی الهام بخش است. پس از چندین سال به عنوان افسر پلیس استعمار در برمه انگلیس در دهه 1920 ، اورول مصمم شد تا کشف کند زندگی برای کسانی که در حاشیه شهر زندگی میکنند چگونه است.
وی نوشت: “من می خواستم خودم را به چالش بکشم و در بین مظلومین قرار بگیرم”. بنابراین او لباس ولگردی به تن کرد و در خیابانهای شرق لندن با گدایان و ولگردها زندگی کرد. نتیجهای که در کتاب پایین و بیرون وی در پاریس و لندن ثبت شد، تغییر اساسی در عقاید، اولویتها و روابط وی بود. او نه تنها فهمید که افراد بیخانمان مکار و مست نیستند بلکه اورول دوستی جدیدی برای خود پیدا کرد. او نظرات خود را در مورد نابرابری تغییر داد و مقالات عالی ادبی جمع آوری کرد. این بزرگترین تجربه سفر در زندگی او بود. او فهمید که همدلی فقط شما را خوب نمیکند، بلکه برای شما خوب است.
هرکدام از شما میتوانید آزمایشها و چالشهای خود را انجام دهید. برای مثال اگر تمرکزتان بر روی عقاید مختلف است خودتان را برای امتحان عقایل گوناگون به چالش بکشید تا حس امپاتی در شما جریان پیدا کند. یا تعطیلات خود را برای زندگی در روستایی یا کشوری در حال توسعه سپری کنید. مسیری را که جان دیوئی فیلسوف ترجیح داده است، طی کنید. وی گفت: “همه آموزشهای اصلی از طریق تجربه حاصل میشوند.”
عادت 4 ، سخت گوش کنید!
برای گفتگوی و همدل بودن دو ویژگی لازم است؛
مورد اول تسلط بر هنر شنیدن است. این هنر یکی از مهمترین موارد و پارامترها در همدل بودن است. افراد دارای مهارت امپاتی یا همدلی به راحتی به دیگران گوش میدهند. تمام تلاش خود را برای درک وضعیت عاطفی و نیازهایشان انجام میدهند. خواه طرف مقابل این یک دوست باشد که به تازگی به سرطان مبتلا شده است یا همسری که از آنها ناراحت است.
اما گوش دادن هرگز کافی نیست. ویژگی دوم این است که خود را آسیب پذیر کنیم. از بین بردن نقابها و آشکار ساختن احساساتمان برای طرف مقابل در ایجاد پیوند همدلی قوی بسیار حیاتی است. این مهارت یک خیابان دو طرفه است که در بهترین حالت، بر اساس درک متقابل، بر مبنای مبادله مهمترین باورها و تجربیات ما بنا شده است.
عادت 5 امپاتی ، تحریک اقدامات گسترده و تغییرات اجتماعی!
ما معمولاً تصور میکنیم که همدلی در بین افراد اتفاق میافتد؛ اما جالب است بدانید که همدلی میتواند یک پدیده تودهای باشد که تغییرات اساسی اجتماعی را ایجاد میکند.
به جنبشهای ضد بردهداری در قرون 18 و 19 در هر دو طرف اقیانوس اطلس فکر کنید. همانطور که آدام هوچشیلد روزنامه نگار به ما یادآوری میکند، “انسانهای امیدوار، خود را نه به متون مقدس بلکه به همدلی انسانی بستند” و تمام تلاش خود را برای درک مردم از واقعیات رنج و مضر در مزارع و کشتیهای برده انجام دادند.
اگر بذر همدلی در فرزندان ما کاشته شود، همدلی به احتمال زیاد در مقیاس جمعی شکوفا خواهد شد. چالش بزرگ این است که دریابیم چگونه فناوری شبکه های اجتماعی میتواند قدرت همدلی را برای ایجاد یک کنش سیاسی گسترده به وجود آورد. توییتر ممکن است مردم را به خاطر موضوعات گوناگون به خیابانها آورده باشد. اما آیا این میتواند ما را متقاعد کند که به درد و رنج افراد در سرتاسر جهان چه کشاورزان خشکسالی آفریقا و چه نسلهای بعدی که متحمل بار سنگینی میشوند، بیتفاوت باشیم؟ سبک زندگی ما زمانی رشد خواهد کرد که شبکههای اجتماعی یاد بگیرند نه تنها اطلاعات، بلکه ارتباط همدلی را گسترش دهند.
عادت 6 ، یک تخیل بلند پروازانه ایجاد کنید!
ما اعتقاد داریم که همدلی باید مختص کسانی باشد که در حاشیه شهر زندگی میکنند یا رنج میبرند. این لازم است، اما کافی نیست.ما همچنین باید با افرادی که با ما عقاید مشترک ندارند یا ممکن است به نوعی دشمن باشند همدلی کنیم. یکی از نمونههای بارز آن که اسلام هم آن را والا و با ارزش میداند؛ همدلی و یکی بودن فرقههای مختلف اسلام است. با وجود تفاوتها باید بلد باشیم چگونه با تمام افراد همدل و یکی باشیم.
همچنین همدلی با دشمنان نیز راهی برای تحمل اجتماعی است. این تفکر گاندی در هنگام درگیری بین مسلمانان و هندوها منجر به استقلال هند در سال 1947 شد. زمانی که او اعلام کرد، “من یک مسلمان هستم! و یک هندو ،و یک مسیحی و یهودی. “
سازمانها نیز باید با تفکر همدلانه بلند پرواز باشند. بیل درایتون ، “پدر کارآفرینی اجتماعی” مشهور ، معتقد است که در دورهای از تغییرات سریع فنآوری، تسلط بر همدلی مهارت اصلی بقای تجارت است. زیرا این کار زیربنای کار تیمی و رهبری موفق است. بنیاد تأثیرگذار اشوکا ابتکار همدلی را شروع کرده است که ایدههای خود را به رهبران تجارت، سیاستمداران و مربیان در سراسر جهان میرساند.
قرن بیستم عصر درون نگری بود. زمانی که فرهنگ خودیاری ما را ترغیب کرد که بهترین راه برای درک اینکه چه کسی هستیم و چگونه زندگی کنیم این است که به درون خود نگاه کنیم. اما قرن بیست و یکم باید به عصر همدلی تبدیل شود. زمانی که ما خود را صرفاً با تأمل در خود، بلکه با علاقهمند شدن به زندگی دیگران کشف کنیم. ما برای ایجاد نوع جدیدی از انقلاب به همدلی نیاز داریم. نه یک انقلاب به سبک قدیمی ساخته شده بر اساس قوانین، نهادها یا سیاستهای جدید، بلکه یک انقلاب بنیادی در روابط انسانی است.
همدلی یا امپاتی در روابط
توانایی انتقال همدلی از یک شخص به شخصی دیگر میتواند در ایجاد روابط دوستی و محبت تاثیر بسیار مثبتی بگذارد. این مهارت ما را قادر میسازد تا با شخص دیگری رابطه برقرار کنیم. به او این حس را انتقال دهیم که در حال شنیدن و درک او هستیم، و از طریق کلمات و زبان بدن، احساسات او را متوجه میشویم.
حال سوال پیش خواهد آمد که همدلی چگونه به سود روابط عاشقانه است؟
در روابط سالم، مردم انتظار دارند که وقتی با سختی یا کشمکش شخصی روبرو میشود؛ شریکشان با آنها همدلی کند و خود را به جای آنها قرار دهد. اما توانایی همدلی با یک شریک زندگی در اوقات خوب ممکن است حداقل به همان اندازه مهم باشد. در یک مطالعه بیان شد که همدلی برای احساسات منفی یک شریک زندگی 5 برابر بیشتر از همدردی با احساسات مثبت او بود.
اسکار وایلد
همه میتوانند با رنجهای یک دوست همدلی کنند، اما همدلی با موفقیتهای یک دوست به ظرافت طبع زیادی نیاز دارد!
سوال دیگر اینکه آیا خودشیفتگان میتوانند همدلی نشان دهند؟
افراد دارای خودشیفتگی بالا یا مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، میتوانند همدلی و حتی دلسوزی از خود نشان دهند. با این حال، این توانایی فقط تا اینجا پیش میرود، زیرا در نهایت نیازهای شخصی آنها در اولویت قرار دارد. برخی از محققان معتقدند که خودشیفتگان میتوانند با ایجاد شفقت به خود بیشتر احساس همدلی کنند، زیرا میتوانند احساس امنیت و ارزش شخصی خود را افزایش دهند و بتوانند با دیگران صحبت را شروع کنند.
مایندینو ؛ اندیشهای نو!
در مبانی اسلامی بر عمل خیر، تعاون، همکاری تاکید میشود؛ که نزدیکترین معنا را با مفهوم همدلی از دیدگاه روانشناسی دارد. در روانشناسی، همدلی به عنوان توانایی درک علت واکنشهای دیگران در موقعیتهای مختلف معنی میشود که روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و باعث ارتباطات مثبت با دیگران میشود. در مبانی اسلامی نیز از همکاری، ارتباط و عمل خیر با دیگران به عنوان مفهوم نزدیک به همدلی یاد میشود. در این مقاله سعی کردیم به طور جامع به مقوله امپاتی و همدلی بپردازیم.
سپاس از اینکه تا پایان این مقالهی آموزشی با مایندینو همراه بودید. امیدواریم که توانسته باشیم به شما در جهت اگاهی و کسب مهارت امپاتی و همدلی کمک کرده باشیم.
شما چه مقدار در زندگی خود از مهارت امپاتی استفاده میکنید؟ این مهارت فوقالعاده چه تغییراتی در زندگی شما ایجاد کردهاست؟
(لطفاً دانستهها و تجربههای خود را در این زمینه برای ما در قسمت نظرات بنویسید)
لینک کوتاه :
https://mindino.ir/?p=9354
برچسب ها :
نظرات :
دیدگاهتان را بنویسید
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود ندارد
مایندینو، اندیشه ای نو!